آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Saturday, December 31, 2011

عربستان سعودی یک زن را به جرم جادوگری گردن زد

وحشت در برابر زنان در کشور های اسلامی

سازمان عفو بین الملل اقدام روز دوشنبه عربستان سعودی در پیوند با گردن زدن یک زن در این کشور را به شدت محکوم کرده است.
مسئولان این سازمان در خبرنامه ای گفته اند که دولت عربستان سعودی بدون اعلام جرم و جزئیات اجرای حکم، خانم "آمنه بنت عبدالحلیم بن سالم" را گردن زده است.
خبرگزاری رویترز، گزارش داده است که روز دوشنبه آمنه بنت عبدالحلیم بن  سالم در منطقه الجوف در شمال عربستان سعودی گردن زده شد.
وزارت داخله عربستان سعودی این خبر را تایید کرده و اعلام کرده است  که خانم آمنه به جرم جادوگری گردن زده شده است.

در رسال روان میلادی 79 نفر در عربستان اعدام شده اند
سازمان عفو بین الملل اجرای این حکم را "شگفت آور" خوانده و از دولت عربستان خواسته است تا در اجرای حکم اعدام و یا گردن زدن بازنگری کند.
گزارش ها از عربستان حاکیست که دولت این کشور به شدت مخالف آزادی بیان و عقیده است و در صورتیکه افرادی به این اتهام و جرم بازداشت شوند، بلافاصله به اشد مجازات محکوم می شوند.
پیشتر نیز، سازمان عفو بین الملل از گردن زدن یک زن سودانی در عربستان سعودی به جرم "جادوگری" اظهار نگرانی کرده بود.
براساس آمار های ارائه شده از سوی سازمان عفو بین الملل، در سال جاری میلادی، 79 نفر در عربستان اعدام شده اند که این رقم نسبت به سال گذشته میلادی سه برابر افزایش را نشان می‌دهد.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

سرپرست وزارت صحت عامه داکتر ثریا دلیل و سرپرست وزارت امورزنان حسن بانوغضنفراز کودک قربانی عیادت نمودند



سحرگل 15 ساله در حالی که ناخن هایش را کشیده اند، یک گوشش را بریده اند و صورتش پر از زخم است، هیچ توقعی ندارد. او وضعیت روانی خوبی ندارد و به پرسش خبرنگاران پاسخ درست داده نمی تواند.

با آنکه زخم های سروصورت سحرگل را با بانداژ پیچیده اند، اما نشانه های زیادی از شکنجه بر چهره او دیده می شوند. چشمانش کبود گشته و یک چشمش را به بسیار سختی می تواند باز کند. موهای سر این کودک را کنده اند و تنها چند تار موی بر پیشانی او دیده می شود.گفته می شود که خانواده شوهر سحرگل او را به جرم این که چرا به تن فروشی راضی نمی شود، سیخ داغ کرده اند. آنها بعضی قسمت های بدن او را حتا با انبر کنده اند.این کودک یک سال پیش وقتی که 14 ساله بود، در ولایت بغلان در شمال افغانستان به شوهر داده شد و از چند ماه به این سو در تشناب خانه شوهرش محبوس بوده و مورد شکنجه قرار گرفته است.
شکنجه جسمی و روانی
سحرگل حالا در شفاخانه وزیر اکبر خان در شهر کابل بستری است. ثریا دلیل، سرپرست وزارت صحت عامه و حسن بانو غضنفر وزیر امور زنان افغانستان روز شنبه، 10 جدی /31 دسمبر از او بازدید کردند.خانم ثریا دلیل در حالی که اشک برچشم داشت، گفت که سحرگل به شدت مورد ظلم و شکنجه قرار گرفته است: "خواهر ما سحرگل هنوز یک طفل است و این یک خشونت بسیار وخیم و خطرناک را نشان می دهد. خانواده شوهرش بر او بسیار زیاد ظلم کرده است".سرپرست وزارت صحت عامه گفت که سحرگل چندین ماه از آب و غذای کافی محروم بوده و شدیدا به غذا ضرورت دارد. او گفت که امکان تداوی سحرگل در داخل افغانستان امکان دارد.خانم دلیل گفت سحرگل نه تنها از نگاه جسمی شکنجه شده و نیاز به تداوی دارد، بلکه به همان اندازه زیر فشار شدید روانی قرار داشته و نیاز به روان درمانی نیز دارد: "این نه اصل اسلامی ماست و نه در اسلامیت وجود دارد. کسانی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در این شکنجه دست دارند، باید مورد مجازات قرار گیرند". به گفته سرپرست وزارت صحت عامه، وضعیت سحرگل طوری است که به تداوی داخله، جلدی و نسایی ضرورت دارد.
اشد مجازات
سرپرست وزارت امور زنان گفت عاملان این قضیه باید به اشد مجازات محکوم شوند. حسن بانو غضنفر، وعده داد که قضیه حقوقی سحرگل را پی گیری می کند. او گفت حتا شاید چنین جنایتی در قانون منع خشونت علیه زنان نیز پیشبینی نشده باشد: "شخصا این را پی گیری می کنم. تمام این فامیل باید مطابق به قانون محو خشونت مجازات شوند و حتا شدید تر از آن باید با اشد مجازات جزا ببینند".
وزیر امور زنان از مردم افغانستان خواست تا دست از چنین ظلم ها بردارند: "ما باید به راه انسانی برگردیم. مردم از چوکات انسانیت کشیده می شود".خانم غضنفر از وزارت حج و اوقاف و ملا امامان مساجد خواست تا اذهان مردم را روشن کنند و به آنها بگویند که از ظلم بر زنان دست بردارند. خشونت علیه زنان در سراسر افغانستان به گونه های مختلف رواج دارد.حسین سیرت / کابل
ویراستار: عاصف حسینی
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

Friday, December 30, 2011

سلامتی، بهروزی و سعادت درین سال نو با شما باد

سلامتی، بهروزی و سعادت درین سال نو با شما باد
باعرض حرمت 
سلیمان کبیر نوری

Thursday, December 29, 2011

تولد نوزادی برازیلی با دو سر، دو مغز و دو نخاع فعال در یک جسم


العربیه
23 دسامبر 2011میلادی
منابع پزشکی در برازیل اعلام کردند روز پنجشنبه 222-12-2011 نوزادی با دو سر و دو مغز فعال در یک جسم در بیمارستانی در این کشور متولد شده است.
داکتران می گویند وضعیت جسمی این نوزاد هم اکنون بسیار خوب است و انجام عمل جراحی روی وی با شرایط جسمی نادری که دارد، غیر ممکن است.
بر اساس اين گزارش، این نوزاد در بیمارستان سان کاسا در شهر "بیلیم" برازیل متولد شده است.
منابع بیمارستانی می گویند مادر 23 ساله این نوزاد نمی دانست که او دوقلوی را در رحم خود حمل می کند که دارای مشکل جسمی بسیار نادری است .
نیلا داهاس معاون رئیس بیمارستانی که این نوزاد در آن متولد شده می گوید :" مهم است كه بدانیم این جسم متعلق به دو نوزاد است و نه یک نوزاد با دو سر ."
وی در ادامه افزود :" آزمایش های پزشکی نشان می دهند که این نوزاد علاوه بر دو سر و دو مغز همچنین دارای دو نخاع فعال است."
داهاس در این زمینه افزود : " غیر ممکن است که درباره این نوزاد تصمیم بگیریم کدام سر او را با عمل جراحی جدا کنیم، زیرا هر دو مغز وی وضعیتی طبیعی دارند."
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

"سه عضو کمیسیون حقوق بشر برکنار شدند"



نادر نادری یک عضو مهم کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گفته است که حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان، وی و دو عضو دیگر کمسیون حقوق بشر را از وظایف شان برکنار کرده است.

نادری گفته است که از برکناری آنها به ایشان اطلاع داده شده است واعلام رسمی آن در روزهای آینده صورت خواهد گرفت. این ادعا در زمانی مطرح می شود که کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان بر روی گزارشی در مورد سوء استفاده ها در کشور کار می کند. در همین حال، ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا ابراز نگرانی کردند که چنین اقداماتی در کنار فساد گسترده باعث تضعیف تلاش آنها برای با ثبات ساختن کشور و مغلوب ساختن شورشیان طالبان شوند.
دفتر حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان عجالتاً دراین زمنیه تبصره ای نکرده است. نادری یکی از اعضای صریح اللهجه کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان می باشد. او از تقلبات انتخاباتی، فساد، مافیای زمین توسط ثروتمندان و کشتار افراد ملکی توسط نیروهای ناتو و طالبان انتقاد می کرد. این در حالی است که کرزی زیر فشار کشورهای کمک دهنده خارجی قرار دارد تا علیه فساد مبارزه کند و حاکمیت قانون درافغانستان را بهبود بخشد.
سال گذشته، کابل بانک یکی از بزرگترین بانک های خصوصی افغانستان به دلیل سوء مدیریت شرکای آن تا سرحد ورشکستگی پیش رفت و سبب شد تا برخی از کمک های بین المللی به افغانستان متوقف گردد؛ چرا که بحران کابل بانک باعث شد تا عمق فساد در افغانستان آشکار گردد.
کمیسیون مستقل حقوق بشر در حال تهیه گزارش یک هزار صفحه یی درباره نقض حقوق بشر در افغانستان از سال 1978 تا 2001 می باشد. گفته می شود که این گزارش بسیار جنجالی بوده و رهبران مجاهدین را که دهه 80 علیه شوروی سابق می جنگیدند، مورد انتقاد قرار می دهد.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در سال 2002 تاسیس شد و اعضای آن از سوی حکومت موظف گردیدند.
اسوشیتد پرس / رسول رحیم
ویراستار: عاصف حسینی
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

Wednesday, December 28, 2011

خشونت وحشیانه بالای سحر گل 15 ساله



بانوان عزیز!
لطفاً این متن را بخوانید و محتوای انرا به دوستان تان بازگو نموده و درهرکجائی که قراردارید، صدای این کودک معصوم را به گوش جهانیان برسانید. اگر دریک لحظهً کوتاه خود را بجای این کودک قراردهیم که فردی خشمگینی گوشت وناخون های ما را با انبورمی کند. درچه وضع خواهیم بود؟؟
توجهً بانوان سناتور، وکلای پارلمان ، وزارت امور زنان ،وزارت صحت عامه ،جامعه مدنی و سایرنهاد های حقوقی را درزمینه به صحت یابی و  اشد مجازات به عاملین آن خواهانیم.
 آوای زنان افغان
07.10.1390 رادیو آزادی
روز پیش دختر 15 ساله در ولایت بغلان که مورد شدید ترین شکنجه های خانواده شوهرش قرار گرفته بود توسط پولیس نجات داده شد. خبرنگار مادر ولایت بغلان در گزارش مفصلی به این موضوع پرداخته و گزارش از آن فرستاده است.
سحر گل دختر 15 ساله از ولایت بغلان است که از وحشتناک ترین شکنجه و عذاب خانواده شوهرش نجات یافته و حالا از شدت درد در زیر پنس و پانسمان داکتران می نالد. او می گوید، نزدیک به مرگ بود و اگر همین حالا از مخفیگاه های مخوف و شکنجه های مداوم خانواده شوهرش نجات نمی یافت شاید به زودی می مرد و در همانجا یا جای پوشیده و پنهان دیگری دفن می گردید.
پولیس به همکاری مردم براین موضوع پی برد و او را از مخفیگاه در ناحیه دوم شهر پلخمری که حد اقل شش ماه در آن نگهداری و عذاب شده بود بدست آورد و من که ساعات بعد از نجات اش او را دیدم حالت وحشتزده و اسفبار داشت.
موهای تکیده، بدن سوراخ سوراخ، چهره پندیده خونین و داغدار او که بر گوشه گوشه آن زخم های عمیقی دیده می شد ناخن های کشیده خاطر افسرده و وحشت و اضطراب او نمایانگر آن بود که این دختر محکوم به فنا بوده و اگر نجات داده نمی شد حتماً در چند روز آینده جان می داد.
او که به بسیار مشکل می توانست حرف بزند به قسمت از پرسش های رادیو آزادی که توسط رییس امور زنان بغلان مطرح می شد گفت، همه اعضای خانواده شوهرم مرا اله ای یعنی ایلایی یا بدون جرمی عذاب می کردند و هیچ رحم بحالم نداشتند:
سحر گل بعد از 6 ماه از زندان فامیل شوهرش نجات یافته است
​​«شوهرم خسرم خشویم ننویم ایورم مرا می زدند دهانم را محکم می گرفتند تا چیغ نزنم و با انبور گوشتم را می کندند و ناخن هایم را می کشیدند مرا ایلایی "بدون جرمی" عذاب می کردند.»
اما اینکه این دختر به چه جرمی چنین کیفر درد ناکی را کشیده و برای چه از او با چنین سنگدلی انتقام می کشیدند و چرا در میان این همه آدم های که او را عذاب می کردند یکی هم دلش برای او نسوخته پرسش های است که هنوز جواب آنها روشن نیست.
یک آقا و خانمی که ظاهراً از همسایه های این دختر معلوم می شدند با حفظ نام و پخش شدن صدای شان  به رادیو آزادی گفتند:
خانواده شوهر این دختر مردمان بی عزت هستند و این دختر که جبراً به شوهر داده شده بود و تن به تقاضا های غیر مشروع آنان نمی داد اینگونه اذیت و آزارش می کردند. آنها گفتند شوهرش جوان و در اردوی ملی است ولی از اینکه نا سازگاری های میان شان وجود داشت اینگونه بر دختر بیچاره ظلم می کردند.
رحیمه ظریفی رییس امور زنان ولایت بغلان که شخصاً مصروف پرستاری سحر گل در شفاخانه بود به رادیو آزادی گفت، این دختر پدر ندارد و مادرش شوهر کرده و اینکه چرا او را اینگونه عذاب می کردند هنوز معلوم نیست:
«این دختر سحر گا نام دارد و می گویند،15ساله است او اصلاً از بدخشان است و پدر ندارد و مادرش شوهر کرده این دختر تقریباً از یک سال بدینسو با یک تن از باشنده گان پلخمری که حدود سی سال دارد شوهر کرده و شوهرش در اردوی ملی کار می کند و بعد از همان روز بالای این مظلوم ظلم و زور شروع شده و روابط اش با خانواده اش را قطع کرده اند.»
وی حالت کنونی این دختر را اینگونه بیان کرد و گفت:
«ناخن هایش را کشیدند موی سرش را به حالت وحشتناکی کندند قسمت های از گوشت بدن ش را با انبور کندند یک دستش را مصدوم کردن و آنچنانش کردند که اگر نجات نمی یافت حتماً می مرد و فعلاً افزون بر این که مصاب به یک مرض خطرناک جلدی شده تکلیف روانی شدید هم دارد.»
داکتران شفاخانه ملکی پلخمری نیز گفتند وضعیت روحی و جسمی سحر گل خوب نبود و او را برای تداوی بهتر به کابل فرستادند. پولیس می گوید، آنها یکی ازین مجرمین را گرفتار کرده و در پی گرفتاری دیگران نیز بشدت تلاش دارند.
اینجا در شفاخانه که این دختر در آن بستری بود نه تنها تعداد از مدافعان حقوق زن بلکه همه کسانی که در انجا بودند از دولت تقاضای مجازات سنگین برای کسانی که سحر گل را به چنین روزی رسانیدند داشتند اما می گفتند، اگر دولت در قبال همچو قضایای سختگیر می بود امروز کسی با چنین آسودگی نمی توانست انسانی را برای ماها زندانی و گوشت و ناخن او را با انبور بکند.
هرچند گفته می شود خشونت با زنان در افغانستان سابقه طولانی دارد و زنان این بار محنت را از نسل به نسل بدوش کشیده و مردان با پشتوانه هزاران سال مرد سالاری شان بر این قشر جفا کرده اند ولی چنین که پنج عضو یک خانواده یک دست بر یک دختر مظلوم مسافر و عضو خانواده شان اینگونه جفا کرده باشند کمتر به مشاهده رسیده است.
بشیر احمد غزالی ولایت بغلان
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

Tuesday, December 27, 2011

گلباران دو ستارۀ هنریی در ویانا


 گزارش : شبعۀ ادبیات کانون

کانون فرهنگ افغان در اتریش ، به پیشواز سال نو 2012 م ، بمنظور تحسین و تقدیر فرهنگیان و نخبه گان کشور عزیز مان ، محفلی را به هنر نمایی دو زوج موفق ، علی حفیظ دیفیانی در سالون زیبای کریستال برگزار نمود .
درین شب بیاد ماندنی ، برعلاوۀ تعداد کثیری از هموطنان مقیم کشور اتریش ، از کشور هایی چون هنگری ، چک ، سلواک ، المان ، هالند ، لندن و دوبی نیز اشتراک ورزیده بودند .
 در ابتدا آقای عبدالله ارغندیوال گویندۀ محفل از محترم میر رئیس کانون ، دعوت بعمل آوردند که محفل را با بیانیۀ خویش آغاز نمایند .
محترم میر با عرض سلام ، تشریف آوری هموطنان عزیز را خوش آمدید گفتند و با قدر دانی از همکاری اتحادیۀ بین المللی مهاجران افغان ، پیام محترم اخترمحمد صافی رئیس آن اتحادیه به حاضرین مجلس قرائت کردند .
در ضمن از همکاریهای بی شائبه دوستان فرهنگی کانون ، هر یک محترمه صالحه جان واصل وهاب ، محترمه زهره جویا ، آقای راوش ، جناب محترم صدیق وفا، محترم کریمی استالفی، محترم فضل الرحیم رحیم و آقای زلمی مسجدی  سلیم شاهین  فلم ، استاد وکیل نشات وتعداد زیاد  نویسنده گان کتاب تقدیر بعمل آوردند و کتابهای شان  که بیش  از سیصد جلدبود بعلاوۀ کست های هنرمند موفق کشور لطیف ننگرهاری بمعرض دید و عرضه به هموطنان عزیز پیشکش گردید .
محترم میر با استفاده از یک وقفه ، از شخصیتهای فرهنگی کشور مان هریک محترم جنرال مصطفی خان و محترمه سیمین جان مشرف ، جناب شیرمحمد خاور ، محترمه نسرین جان فروغ ، دعوت بعمل آوردند تا تقدیر نامه و تحسین نامه هائیکه از طرف شعبۀ ادبیات کانون برای هنرمندان و دوستان دیگری تهیه شده بود ، بدستان خویش برای اوشان تقدیم کنند ، که مورد استقبال پر شور حاضرین مجلس قرار گرفت .
عقربه ها ، ساعت یک شب و پایانی محفل را اعلام میکردند و هنرمندان عزیز مان نیز ناگزیر بودند که ختم محقل را اعلان کنند ، اما تماشاچیان با اهدای شاخه های گل و کف زدنهای ممتد ، این دو پیوند افغان ـ هند را گلباران کرده و تقاضای ادامۀ برنامه بودند ، مگر وقت اجازه نداد و این شب پر خاطره و بیاد ماندنی با قدر دانی از آقای میر و استقبال بینظیر از هنرمندان شان بپایان یافت .
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

پنج اعشاریه یک میلیون زن بیوه حاصل جنګ افروزی آمریکا

ارسالی: نجیبه آرش
خبر ګزاری برنا به نقل ازخبر ګزاری رویترز نوشته است : در حالیکه امریکا ازخروج نظا میان  خود از خاک عراق  تا پایان سال جاری میلادی خبر می دهد
که ا در صد از جمعیت زنان این کشور در پی جنګ افروزی آمریکا بیوه شده اند ګزارش کمیته هلا احمر عراق نشان می دهد: ازحضور نظامی امریکا در عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی هزاران سرباز ،نیروی پلیس وشهروند غیر نظامی در حملات ترورستی یا عملیات نظامی جان خود را از دست داده اند ۰حد ود ۲۳در صد از جمعیت ۳۰میلیون نفری عراق زیرخط فقر بسر می برند که بیشتر این جمعیت را زنان بی سر پرست تشکیل می دهد ۰دولت عراق در سال ۲۰۰۹میلادی قانونی برای حمایت قربانیان جنګ تصویب کرد که بر اساس آن به زنان بیوه ماهانه ۸۵ دالر و به هر یک از فرزندان شان ۱۳ دالر داده می شود اما به هیچ صورت این مبالغ برای تامین هزینه های اجاره مسکن و زنده ګی آنان کافی نیست
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

ز مردم دین و ایمان را گرفتند

                                            

شاهکاری ازسیمین بهبهانی


ارسالی: میم آریانا از کشورهالند

قلم
چرخید و فرمان را گرفتند

ورق ب
رگشت و ایران را گرفتند

به تیتر «
شاه رفت ِ» اطلاعات

توجه کرده 
کیهان را گرفتند

چپ و مذهب
 گره خوردند و شیخان
شبانه جای 
شاهان را گرفتند

همه
ازحجره‌ها بیرون خزیدند

به سرعت 
سقف و ایوان را گرفتند


گرفتند و گرفتن کارشان شد

هرآنچه خواستند آن را گرفتند


به هر
انگیزه و با هر بهانه
مسلمان
، نامسلمان را گرفتند
به جرم بدحجابی، بد لباسی

زنان را نیز، مردان را گرفتند


ولیکن در عوض 
نان راگرفتند

یکی
نان خواست بردندش به زندان
از آن بیچاره 
دندان را گرفتند

یکی
 آفتابه دزدی گشت افشاء

به دست آفتابه 
داشت آن را گرفتند

یکی
خان بود از حیث چپاول

دوتا
مستخدم خان را گرفتند

فلان
 ملا مخالف داشت بسیار

مخالف‌های 
ایشان را گرفتند

بده مژده به 
دزدان خزانه
که
شاکی‌های آنان را گرفتند

چو شد
درآستان قدس دزدی

گداهای خراسان 
را گرفتند

به جرم 
اختلاس شرکت نفت

برادرهای دربان
 را گرفتند

نمیخواهند چون 
خر را بگیرند

محبت کرده پالان را گرفتند

غذا را آشپز چون شور میکرد


سر سفره 
نمکدان را گرفتند

چو آمد سقف مهمانخانه پائین

به حکم شرع مهمان را گرفتند


به قم از روی 
توضیح ‌المسائل
همه
 اغلاط قرآن را گرفتند

به جرم 
ارتداد از دین اسلام
دوباره
 شیخ صنعان را گرفتند

به این گله دوتا
 گرگ خودی زد

خدائی شد که 
چوپان را گرفتند

همه این‌ها جهنم؛ این خلایق


ز مردم دین و ایمان را گرفتند

 

پدرم گفت اگر دانشگاه بروی دیگر دختر من نیستی

عارف یعقوبی
دوشنبه 26 دسامبر 2011 - 05 دی 1390
حمیده نام مستعار دختری است که با وجود تهدید طالبان و مخالفت پدرش برای شرکت در کانکور به شهر آمده است
دختری که از ولسوالی نا امن قره باغ برای شرکت در امتحان ورودی دانشگاه (کانکور/کنکور ) به شهر آمده، می گوید، درشرایط بسیار دشوار نا امنی و نگرانی های روانی درس خوانده و برای امتحان کانکور آماده شده است.حمیده می‌گوید چندین بار طالبان به او هشدار داده اند و یکبار هم مردان مسلح در مسیر راه مکتب، او را متوقف کرده و گفته اند اگر از مکتب دست برندارد، پاها وگوشهایش را خواهند برید.
این دختر می گوید که"روزهای تلخی را سپری کردم، برای پنهان شدن از دست طالبان مجبور بودم، گاهی به مکتب نروم، گاهی لباسهای کهنه و فرسوده بپوشم و همیشه راه و زمان رفتن به مکتب را تغییر دهم. البته که برخی از دختران دیگر هم مشکلات شان کمتر از من نبود.
برای همین او از من خواست تا در گزارش، او را به اسم مستعار حمیده معرفی کنم. حمیده می گوید پدر و مادرم با ادامه درسم مخالف اند، زیرا آن‌ها می‌ترسند که مبادا طالبان باخبر شوند که من در دانشگاه رفتم و آنگاه مورد اذیت و آزار طالبان قرار گیرند.
حمیده را در محل ثبت نام داوطلبان به مکتب/ مدرسه "شمس العارفین" در مرکز شهر غزنی دیدم. او به همراه دختران دیگر به شهر آمده بود تا در امتحان ورودی دانشگاه شرکت کند.
یکی ازمسئولان امتحان کانکور گفت، امسال بیشتر دختران از روستاهای دور دست آمده اند، مناطقی که چند سال است از لحاظ امنیتی وضع چندان خوبی ندارند.
با این ذهنیت در میان دختران داوطلب کانکور، که برای ثبت نام صف بسته بودند رفتم و با شماری از این دختران صحبت کردم. خیلی‌های از آن‌ها مشکلات مشابه ای داشتند. نبود امکانات درسی، نگرانی از تقلب در کنکور، نا امنی، سردی هوا و موارد دیگر.

حمیده می گوید که برای تامین خرجم از یک هم‌کلاسی پول قرض گرفتم و برایش وعده داده‌ام که بعد از فراغت دانشگاه وقتی در جایی کار پیدا کردم قرضش را ادا کنم.
اما حرفهای حمیده با بقیه فرق داشت او گفت که در جریان درسهای مکتب، پدر و مادرش هم به شدت دچار تشویش های روانی شدند. اما برایم اجازه دادند که فقط تا صنف دوازده (سوم راهنمایی) درس بخوانم.
حمیده گفت: پدرم به من گفته است که اگر می‌خواهی در امتحان کانکور شرکت کنی و در آینده، دانشگاه درس بخوانی، دیگر دختر من نیستی و من هیچ کمکی برای تو نخواهم کرد.
راه حل تامین خرج دانشگاهمشکل دختران گاه بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می شود. وقتی خانواده ها برای جلوگیری از ادامه تحصیل دختران آنها را تحت فشار می گذارند و تهدید می کنند که خرجشان را نمی دهند، بسیاری از دختران منصرف می شوند اما حمیده برای تامین هزینه های تحصیل راه دیگری پیدا کرده است.
حمیده می گوید: بیشتر دختران با یکی ازاعضای خانواده به شهر غزنی آمده اند اما من تنها هستم، خرجم را از یک هم‌کلاسی ام پول قرض گرفتم و برایش وعده داده‌ام که بعد از فراغت دانشگاه وقتی در جایی کار پیدا کردم قرضش را ادا کنم. شاید دیگر به محل و روستای خودم برنگردم اما برخی از دوستانم در شهر غزنی هستند که می توانم تا مشخص شدن نتیجه امتحان کنکور در خانه آنها بمانم.
حمیده اجازه داد تا با برقع از او عکس بگیرم. از او پرسیدم چرا می‌خواهد برای ادامه تحصیل این همه مشکلات وخطرات را برای خود و خانواده اش قبول کند؟
حمیده گفت، می‌خواهم برای همه ثابت کنم که دختران در افغانستان تحصیل را دوست دارند و نمی خواهند بی‌سواد باشند. بی‌سوادی بدتر از مردن در زیر تیر طالبان است.
او گفت می‌خواهم رشته حقوق و علوم سیاسی بخوانم و ازحقوق زنان بی‌سواد دفاع کنم.
عبدالقدوس رسولی، معاون ریاست آموزش و پرورش درغزنی گفت مقامات درتلاش اند، تا برای دانش آموزانی که مشکلات اقتصادی دارند امکانات اتاق و مصارف ترانسپورت شان را فراهم کنند.
سالی یکبار وقتی دختران داوطلب کانکور با برقع های آبی، از نقاط مختلف این ولایت، برای شرکت در کانکور به شهر می‌آیند، ترکیب معمول جمعیتی در نامزد پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی، بهم می خورد.
غزنی در سالهای گذشته یک منطقه ای ناامن برای دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دختر بوده است. ده ها مکتب دختران در ولسوالیهای مختلف ولایت غزنی به دلیل نا امنی مسدود اند.
بیش ازهفت هزار دانش آموز امسال در غزنی داوطلب کنکور هستند که ۴۰ درصد شان دختر اند و این در شهری که بیشتر چهره مردانه دارد، به چشم می آید. در شهر غزنی، که نامزد پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی است در سال ۲۰۱۳ است، معمولا زنان از انظار عمومی به دورند و تعداد اندکی از زنان درشهر و بازار دیده می شوند.
سالی یکبار وقتی دختران داوطلب کانکور با برقع های آبی، از نقاط مختلف این ولایت، برای شرکت در کانکور به شهر می‌آیند، ترکیب معمول جمعیتی در نامزد پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی، بهم می خورد.
گشت و گذار دختران داوطلب کانکور در شهرغزنی، برداشت های متفاوتی را در میان مردم این شهر خلق می کند.
برای عده ‌ای مایه تعحب است که دختران در شرایط دشوار و در فضای نا امن غزنی، شور و شوق تحصیل دارند، برای شماری هم حضور دختران درشهر، نوع سرگرمی محسوب می‌شود
این افراد درکمین آبی پوشان داوطلب کنکور می ایستند و از تماشای آنها لذت می برند.
تعدادی هم، حضور دختران را نوع هنجارشکنی حساب می‌کنند که خلاف باورهای سنتی، حاضرند پس از سپری کردن امتحان کنکور راهی دانشگاه‌ها شوند.
مقام های دولتی اما به این حضور افتخار می کنند و این فضا را دستآورد دولت می دانند. مقامهای دولتی سعی می کنند نشان دهند که هشدارهای پی هم طالبان، حملات آنها بر مدارس دخترانه و تهدید های روزمره شان، بی اثر بوده است و جمع کثیری از دختران غزنی تمام سال به مدرسه رفته اند و حالا پس از پایان مدرسه، آهنگ ادامه تحصیل در دانشگاه دارند. بی‌بی‌سی
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

Monday, December 26, 2011

افتتاح نخستین سالون بولینګ در افغانستان با مدیریت یک دختر جوان

ارسالی نجیبه آرش
در شهر جنک زده ی کابل که سالهاست سایه شوم ترور بر فرازش حاکم بوده ،دختر جوان چون مینا رحمانی با صرف سرمایه ی شخصی بالغ بر یک میلیون دالر نخستین سالون بولنیګ راتاسیس کرده است این نماد برای آینده بهتر در نزدیکی بازار شهر کابل که این روزها به جدید ترین مکان سرګرمی مردم تبدیل شده است ، مینارحمانیاز حاصل فروش زمین های خانوادګی برای تاسیس این مکان سرمایه کذاری کرده : جایی که به ګفته خودش  اینجا فقط برای وقت کشی ساخته نشده بلکه برای مردان ،زنان و خانواده هایی طراحی شده که مایلند زمانی را در کنارهم بګذرانند ، شادی کنند و لحظاتی از مرز هاو بندهای که زندګی روزمره به دست و پایشان پیچانده است ، دور باشند ۰ مینا رحمانی می ګوید: اصلا نمی توان یک سالون بولینګ در افغانستان را با سالون های غرب مقایسه کرد لیکن افغانستان به چنین مکانی نیاز داشت۰ ساخت چنین مکانی در کشور عقب مانده و جنګ زده ی من  جدا از محدو دیت های که دیدګاه سنتی رایج ایجاد کرده،از نظر فنی نیز  کار ساده ای نیست ،تمامی امکانات به کار رفته در این سالون بولینګ بایستی از کشور های دیګر وارد می شدند ومهندسان چینی نیز بر ساخت آن نظارت داشتند،  برای ورود به این سالون باید از سد دو محافظ تنومند با سلاح های سنګین ګذشت که کنار درب آهنی مقاوم  در برابر خرابکاران وانفجاردهندګان،استاده اند۰بازرسی بدنی پیش از ورود به سالون برای همه اجباری است، مدت یک ماه می شود که این سالون در کابل ساخته شده به زودی به مرکز تفریح و سرګرمی جوانان تبدیل ګردیده است۰ نوید صدیقی جوان ۲۹ ساله افغان از افتتاح این سالن استقبال میکند ،او می ګوید:افتتاح یک سالون بولینګ در شهر پنج میلیون نفری کابل را می توان یک حرکت جسورانه دانست،به ویؤه از سوی یک دختر جوان در جامعه ای که زنان در آن نقش چندان پر رنګی ندارند۰ مینا رحمانی در سال ۱۹۹۲ همراه با خانواده اش افغانستان را ترک وبه پاکستان مهاجرت کرد او پس از ۱۵ سال برای ادامه تحصیل به کانادا رفت ،مینا رحمانی می ګوید : ایده ی تاسیس چنین مکانی چند سال پیش به هنګام سفربه افغانستان به ذهنم خطور نموده بود آن وقت متوجه شدم که جوانان امکانات چندانی به جز رفتن در رستوران و پیاده ګردی برای پرکردن اوقات فراغت ندارند۰فعلا بیشترین مشتریان این سالون مردان وجوانان هستند اما خانم رحمانی ازاین امر خوشحال است که زنان نیز در کنار همسران و سایر اعضای خانواده شان رفته رفته برای بولینګ بازی کردن به اینجا می آیند۰ او این حرکت را نشان (پیشرفت افغانستان در جهت درست) می داند SN/JT
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

Thursday, December 22, 2011

دستگیری وآزادی زینب الخواجه، بلاگر«خشمگین» بحرینی


D W
زینب الخواجه بلاگر بحرینی هفته گذشته دستگیر شد. او در صفحه توییتر خود از قصدش برای تجمع برای اعتراض به دستگیری فعالان سیاسی خبر داده بود. دستگیری‌اش موجی از اعتراض در جهان آن‌لاین برانگیخت. او پس از پنج روز آزاد شد.

ویدیو و تصویر دستگیری‌اش به سرعت در اینترنت پخش شد. ویدیو و تصویری که نشان می‌داد چطور ماموران زن پلیس او را که برای بلند شدن از زمین مقاومت می‌کند، روی زمین می‌کشند و می‌برند.
زینب الخواجه، بلاگر ۲۸ ساله مشهور بحرینی و توییت‌نویس پرطرفدار دنیای عرب که با اکانت در توییتر فعالیت دارد، روز پنج‌شنبه (۲۴ آذر/۱۵ دسامبر) در یکی از میادین منامه، پایتخت بحرین دستگیر شد. خبر دستگیری‌اش آن بخش از دنیای آن‌لاین را که مربوط به اخبار خاورمیانه و آزادی بیان در منطقه است، تکان داد. زینب با گذشت کم‌تر از یک هفته سه‌شنبه شب آزاد شد، او بلافاصله پس از آزادی در یکی از توییت‌هایش نوشت که انتظار آزادی زودرس خود را نداشته است. زینب  روزهای بازداشت خود را «سخت» توصیف کرد.
زینب الخواجه خبر آزادی خود را با یک توییت چند حرفی ساده اعلام کرد: «تین تین تی‌تین!» چیزی مثل اعلام بازگشت به دنیای آن‌لاین. دنیایی که بر اساس توییت‌هایی که پس از آزادی نوشت، محرومیت از آن بزرگ‌ترین حسرت‌اش در طول بازداشت بوده است. او پس از آزادی توییت کرد که بارها آرزو ‌کرده می‌توانسته به تلفن همراهش دسترسی داشته باشد تا از داخل زندان توییت کند. توییتر او بیش از ۲۷ هزار فالوئر دارد.
زینب در معرفی توییتر خود بر صفحه‌اش نوشته‌است: «وقتی در زنجیر هستید، از هیچ حرکت و حقوقی در زندگی برخوردار نیستید، در برابر دیکتاتور جانی خم شده‌اید، اولین گام فراموشی ترس‌تان است و تشخیص این‌که حق شماست که عصبانی باشید.»
زینب الخواجه با قرار وثیقه آزاد شده است. او در یک تجمع ضد دولت و در حالی که شعار مرگ بر شاه می‌داد دستگیر شده بود.
دستگیری با طعم اسپری فلفل و کتک
در ویدیوی دستگیری زینب، این بلاگر دیده می‌شود که در یکی از میادین شهر بر چمن‌ها نشسته و پلیس ابتدا به دستش دستبند می‌زند و سپس او را که برای بلند شدن از زمین مقاومت می‌کند روی زمین می‌کشد و به داخل اتومبیلی که برای بازداشت مهیا شده می‌برد.
وزارت کشور بحرین فوراَ در یک توییت رسمی اعلام کرد که الخواجه و یک زن دیگر به علت شرکت در «تجمع غیرقانونی» و درخواست از دیگران برای شرکت در این همایش، دستگیر شده‌اند.
زینب تا پیش از دستگیری‌اش مشغول توییت کردن از محل تحصن خود و دیگران بود: «در خیابان البدیع نشسته‌ام، فریاد می‌زنم مرگ بر حمد. به نظرم پلیس ضد شورش هنوز نمی‌داند چه واکنشی نشان دهد.»
معترضان بحرینی کمپینی را با عنوان «اشغال خیابان البدیع» شکل داده‌اند که اعتراض زینب بخشی از همان کمپین تلقی می‌شد. هدف این کمپین اعمال فشار به دولت برای آزادی زندانیان سیاسی و تکریم بیش از ۴۰ کشته‌شده‌ی حوادث اخیر بحرین است.
Bildunterschrift: زینب هنگام دستگیری کتک خورد و اسپری فلفل به صورتش پاشیده شد. دستگیری زینب درست چند ساعت پس از مصاحبه او با تایمز صورت گرفت. او در آن مصاحبه که از طریق اسکایپ انجام شده بود، به شدت به سرکوب مخالفان در بحرین اعتراض کرده بود. معصومه دختر دیگری بود که او هم هم‌زمان با زینب دستگیر شد و تصویر او نیز که انگشتانش را به نشانه پیروزی بالا گرفته بود در دنیای آن‌لاین پخش شد.
یک بلاگر خشمگین از خانواده‌ای سیاسی
الخواجه مادر یک کودک دو ساله، همسر یک زندانی سیاسی و دختر یک فعال سیاسی است که محکوم به حبس ابد است. برادر شوهر او نیز در زندان است. با شروع اعتراضات اکانت توییتر او تریبونی شد برای مخابره لحظه به لحظه صدای معترضان به دنیا. او در آپریل امسال در اعتراض به دستگیری پدر، شوهر و برادر شوهرش برای ۱۰ روز دست به اعتصاب غذا زد.
عبدالله الخواجه، همسر زینب یکی از فعالان شناخته‌شده حقوق بشر در بحرین و یکی از موسسان مرکز غیردولتی حقوق بشر بحرین است. او از مشاوران کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل بوده است. او در ماه ژوئن امسال همراه با هشت فعال دیگر حقوق بشر محکوم به حبس ابد شد.
به رغم سرکوب شدید مخالفان در بحرین با به کارگیری از نیروهای مسلح عربستان، همچنان این کشور درگیر اعتراضات اکثریت شیعه و گره‌خورده به تحولات موسوم به «بهار عربی» در منطقه است.

مریم میرزا
تحریریه: جواد طالعی
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

Wednesday, December 21, 2011

تصویب قانونی برای جریمه مشتریان تن‌فروشی در فرانسه


سوده راد- روز دوشنبه، دسامبر ۲۰۱۱، مجلس ملی فرانسه قانون منع سیستم تن‌فروشی را به اتفاق آراء تصویب کرد. بر اساس این قانون که هدف آن ساختن جامعه‌ای به‌دور از تن‌فروشی است، در فرانسه نیز با الگوبرداری از تجربه سوئد از سال ۱۹۹۹ تاکنون، خریداران سکس جریمه خواهند شد.
در جلسه بررسی و تصویب این قانون، نمایندگان تمامی احزاب سیاسی فرانسه حضور داشتند. هرچند در فرانسه نیز همچون سایر کشور‌ها بین تصویب قانون تا اجرایی شدن آن فاصله زمانی وجود دارد، ولی از این پس خریداران سکس به تحمل حداکثر دوماه زندان و پرداخت سه‌هزار و ۷۵۰ یورو جریمه نقدی محکوم می‌شوند.
 جامعه‌‌ای عاری از تن‌فروشی
چندی پیش گروهی از فعالان حقوق زنان و مخالفان سیستم تن‌فروشی، فراخوانی برای ارائه به مجلس فرانسه منتشر کردند. آنها اعلام کردند که خواهان تصویب قانون منع سیستم تن‌فروشی با در نظر گرفتن شرایطی همچون "حذف تمامی جریمه‌ها و محکومیت‌ها علیه قربانیان تن‌فروشی"، "ممنوعیت خرید هرگونه عمل جنسی"، "جریمه خریداران سکس"، "سیاستی جامع برای آموزش و آگاهی‌بخشی درباره تمایلات و روابط جنسی توأم با احترام به دیگری" و "برابری بین زنان و مردان" هستند.
 برقراری و بهره‌برداری از روش‌هایی برای محافظت تن‌فروشان و مددرسانی اجتماعی به آنها، ارائه راهکارهایی با هدف یافتن شغل‌های جایگزین، به رسمیت شناختن حقوق واقعی و اجرایی برای همه افرادی که تن‌فروشی می‌کنند و طراحی سیاست‌هایی برای پیشگیری از تمایل افراد به این حرفه و آموزش و اطلاع‌رسانی درباره واقعیت‌هایی که پیرامون آن وجود دارد، از دیگر خواسته‌های اعلام شده در این فراخوان بود.
 در بخشی از این بیانیه آمده بود: "سیستم تن‌فروشی خشونتی است که در تاریخ بلند مردسالاری ثبت شده است. این سیستم تبلور همه انواع نابرابری‌هاست و مانعی اساسی برای برابری بین زنان و مردان به شمار می‌رود."
 این فراخوان را ۳۷ انجمن و گروه برابری‌خواه جنسیتی امضا کرده‌اند و در بین افرادی که به این فراخوان پیوسته‌اند، نام بیش از ۳۰ چهره سر‌شناس اجتماعی و سیاسی از احزاب چپ فرانسه به چشم می‌خورد.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

نظامیان مصر از اعمال خشونت علیه زنان معذرت خواستند


در قاهره، پایتخت مصر، چندین هزار نفر در اعتراض به خشونت علیه زنان اعتراض کردند. عامل این اعتراضات، قسماً عریان ساختن و لت و کوب دختری در ناآرامی های اخیر مصر توسط نیروهای امنیتی آن کشور می باشد. پس از اعتراضات بین المللی ای که علیه این رویه پولیس صورت گرفت، نظامیان مصری معذرت خواستند و اعلام نمودند که مسوولان حادثه را مورد تعقیب عدلی قرار می دهند. اعتراضات در مصر علیه نظامیان حاکم به راه افتاده است که از ماه فبروری بدین سو، پس از سقوط حسنی مبارک قدرت را در دست گرفته اند. تظاهرکنندگان در ضمن سایر تقاضاها خواهان انتقال سریع قدرت به یک حکومت غیرنظامی می باشند. درتصاویرفوق خشونت علیه زنان در مصر به وضاحت دیده می شود.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

Tuesday, December 20, 2011

شب یلدا مبارک باد

شب يلدا شب اول زمستان و درازترين شب سال است. و فرداي آن با دميدن خورشيد، روزها بزرگ تر شده و تابش نور ايزدي افزوني مي يابد. اين بود که ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي خواندند و براي آن جشن بزرگي بر پا مي کردند.

اين جشن در ماه پارسي «دي» قرار دارد که نام آفريننده در زمان اریایی هاقبل از زرتشتيان ریشه داشته  که بعدها او به نام آفريننده نور معروف شد،همان که در زبان انگليسي "
day"خوانده ميشود.

يلدا و جشنهاي مربوطه که در اين شب برگزار مي شود،يک سنت باستاني است.يلدا يک جشن آريايي است و پيروان ميتراييسم آن را از هزاران سال پيش در افغانستان - تاجکستان - ايران و ترکیه برگزار مي کرده اند.يلدا روز تولد ميترا يا مهر است.اين جشن به اندازه زماني که مردم فصول را تعيين کردند کهن است.
نور،روز و روشنايي خورشيد،نشانه هايي از آفريدگار بود در حالي که شب ،تاريکي و سرما نشانه هايي از اهريمن. مشاهده تغييرات مداوم شب و روز مردم را به اين باور رسانده بود که شب و روز يا روشنايي و تاريکي در يک جنگ هميشگي به سر مي برند.روزهاي بلندتر روزهاي پيروزي روشنايي بود درحالي که روزهاي کوتاه تر نشانه اي از غلبه تاريکي. براي در امان بودن از خطر اهريمن،در اين شب همه دور هم جمع مي شدند و با برافروختن آتش از آفريدگار طلب برکت مي کردند.

يكی از محققان دانشگاه بالتيمور در معرفی شب يلدا می نويسد: يلدا يك جشن است. با اينكه سال نو پارسی در مارس آغاز می شود، اما در اين روز برای گراميداشت طولانی ترين شب سال افراد دورهم جمع می شوند. اين سنت از زمان زرتشت پيامبر بر جای مانده است. هر چند كه در طول قرن ها بسياری از جشن های زرتشتيان تغيير كرده و در حال حاضر ۳۰۰ هزار زرتشتی كه در هند و ايران زندگی می كنند برخی از جشن های زرتشتيان را برگزار می كنند. يكی از محققان زرتشتی در شب يلدا خطاب به مدعوين گفت: چقدر از مردم حاضر در اينجا درخت كريسمس را آماده كرده اند؟ تعدادی دست بالا رفت. سپس پرسيد چند تن درخت يلدا را تزيين كرده اند، مدعوين متعجب شدند برخی خنديدند. اين محقق با تندی گفت اين چيزی است كه شما بايد داشته باشيد: «درخت يلدا». زيرا درخت كريسمس از درخت يلدا گرفته شده است. وی سپس ادامه داد كه در دوران باستان در شب يلدا درخت سبزی را تزيين می كردند كه نشانه سبزی هميشگی باشد. يعنی روز تولد خورشيد. دختران جوان آرزو می كردند و لباس های بافته شده از نقره را به دور درخت می بستند تا به خواسته خود برسند اما اين رسم آرام آرام تغيير كرد.زيرا مسيحيان و پاپ لئو در قرن چهارم برای از بين بردن اين سنت تلاش كردند و سرانجام پيروز شدند.همزمانی تولد مسيح با شب يلدا سبب شد كه اين دو جشن با هم برگزار شود ولی به تدريج با تغيير مداوم تاريخ، زمان آن تغييركرد. در قرن هيجدم «لوتران» آلمانی با اقتباس از درخت يلدای پارسيان درخت كريسمس را به جمع تزيينات شب تولد مسيح آورد.با رواج اسلام در ايران، زرتشتيان مدت ها در خفا مراسم خود را برگزار می كردند تا حدی كه بسياری از سنت ها به دليل مخفی شدن اين جشن منسوخ شد و در بسياری از نقاط کشور های فوق الذکراين رسم بسيار كم رنگ شده اما در بعضی هنوز پا برجاست.به قولی شب يلدا زمان تولد مهر يا ميترا است. طرفداران قوم آريا در ايران وهند و اروپا اين شب را با كمی تغييرات در سنت ها جشن می گيرند. درابتدای شب اقوام و گروه های مختلف مردم گردهم جمع می شوند با روشن كردن آتش ميوه های فصل زمستان و ميوه هايی را كه در طول تابستان خشك كرده اند می خورند و دعا می كنند و شعر می خوانند.
کتاب حافظ می خوانندو انارو تربوز صرف می نمایند  
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/
              آوای زنان افغان

خانم انارکلی هنریارجایزه شجاعت و محو خشونت را کسب کرد

سه شنبه 20 / 9 / 1390
کابل 29 قوس آژانس خبری باختر: دکتورسید مخدوم رهین وزیراطلاعات وفرهنگ امروز در محفلی دریافت جایزه شجاعت و محو خشونت را به خانم  انار کلی هنریار تبریک گفت. خانم انار کلی هنریار از جمله فعالان حقوق بشر در کشور است و جایزه سال 2011 یونسکو مدنجیت سنگهه رابرای اولین بار درتاریخ کشور  به دست آورده است.
به گزارش خبر نگار آژانس اطلاعاتی باختر در محفلی که به این مناسبت ازطرف وزرات اطلاعات و فرهنگ برگزار شده بود، دکتور سید مخدوم رهین صحبت کرده این پیروزی را به خانم هنریار تبریک گفت و افزود: ما باید با همه انواع خشونت از جمله خشونت علیه زن پیکار کنیم.
دکتوررهین درین صحبت مختصر هرنوع خشونت را محکوم کرده، این  پیروزی هنریاررابرای همه هموطنان به شمول هموطنان  سکهه و هندو تبریک گفت و همچنان از شخصیت مدنجیت سنگهه سفیر حسن نیت یونسکو که خدمات انسانی او در خدمت ملت های جنوب آسیا ستایش برانگیز است یاد اوری کرده، اقدامات وی را در رشد و گسترش فرهنگ جنوب آسیا از اهمیت بسیار برخوردار دانست.
درین محفل پیام مشرانو جرگه توسط عمراخان مسعودی رئیس بنیاد  جنوب آسیا - بخش افغانستان خوانده شد.
بعداً" خانم انارکلی صحبت کرده از وزارت اطلاعات و فرهنگ به خاطر برگزاری چنین محفل قدردانی کرده گفت که این  جایزه مربوط هنریار نمی شود بل افتخار آن به تمام ملت افغانستان میرسد.
تارنمای آوای زنان افغان این پیروزی بانو انارکلی هنریار را از صمیم قلب تبریک گفته و موفقیت های فراوان برایشان آرزو می نماید.

/              
آوای زنان افغانhttp://voiceofwomenafg.blogspot.com